« قصاب اگر زیاد شد گوسفند حرام میشود»
محمد عارف یوسفی محمد عارف یوسفی

بنام پروردگار عالم

 

عرض ادب و سلام حضور شما  وطنداران محترم و دوست داشتنی، نمیدانم از کجا و چطور آغاز کنم، ما همه میدانیم که در سه دهه اخیر ملت مظلوم و بیچارهء ما چه زحمات و تکالیفی را که ندید، چه مصیبت و رنج های را که نکشیدو از مبارزات در مقابل تجاوزگران تا جنگهای داخلی، از ویرانی وطن تا مهاجرت های تحمیلی، از بربادی سرمایه های مادی تا معنوی، از دادن قربانی های بیشمار تا گرسنگی و بیچاره گی.

پس واضح است که در سی سال اخیر ما افغان ها دست و گریبان امواج مشکلات و پرابلم های گوناگون بوده ایم، کدام یک از اقوام ساکن در این سرزمین از این تکالیف فارغ بود؟ به یقین که هیچکدام. ما همه دوش بدوش همدیگر در مقابل کوهی از مشکلات حنگیدیم و مبارزه کردیم.

 آشکار است همه گی از زهر این مصیبت ها چشیده ایم از اقوام بزرگ تا کوچک از زن و مرد تا اطفال معصوم که تا هنوز هم قربانی جنگ ها  و مشکلات میگردیم. از زمان انگلیس را میگذاریم جایش چون سخن در مورد سی سال اخیر است، در زمان تجاوز روس ها کدام یک از اقوام  این خطه بود که متضرر نگردید، به یقین که همه متحمل خسارات مالی  و جانی گردیدیم به همین ترتیب در زمان جنگهای داخلی و حضور طالبان و تا همین حالا که دولت انتخابی به حمایت اکثر کشور های جهان بخصوص امریکا و کشور های اروپایی در وطن حاکم است باز هم همه یکسان در آتش مخاصمات و دشمنی ها میسوزیم.

 ما افغان ها مهاجر در همه گوشه و کنار دنیا شدیم که بی شک از روی مجبوریت بود و هجرت نیز شامل حال تمام اقوام است.

 در داخل کشور نیز از قحطی، گرسنگی و قیمتی مردم در عذاب اند که باز هم همه یکسان در این آتش میسوزیم.

 در هرجا چه در داخل و چه درخارج از میهن محبوب ما افغانستان اگر مشکلی است دامنگیر همه ای مان است پس ما همه درد مشترک داریم همه یکسان قربانی حوادث گردیدیم. هیچکس از این غم و اندوه در امان نماند، اگر پشتون بود یا تاجک، اگر هزاره بود یا ازبیک، اگر ترکمن بود یا بلوچ، اگر پشهءی بود یا هندو. خلاصه همه سوختیم و ساختیم

.

با تاسف هنوز هم این دست غم دامن ما را رها نمیکند. البته به هر چهرهء که میتواند در سرراه ما خویش را عیان میکند، با این همه  مشکلات و نا بسامانی ها غلغلهء که از چند روزی سر زبانهاست همانا هتک حرمت به یکی از زبان ها آنهم  ازطرف یک مقام فرهنگی که وظیفه ایشان حرمت به فرهنگ است.

در هر سایت که مراجعه میکنیم راجع به همین مو ضوع مقالات پی در پی روی صفحه میآیند.خوب کسانیکه   میدانند و مینویسند در حقیقت وظیفهء ایمانی، وجدانی و فرهنگی خویش را انجام میدهند. و اگر اینها ننویسند که بیشک خیانت بزرگ در مقابل فر هنگ و مردم است چون مردم از همه چیز بیخبر و بی بهره خواهند ماند.

 

البته در قسمت اینکه زبان دری و فارسی یک زبان است یعنی دری فارسی و یا فارسی دری هیچکس شک ندارد و بنده هم درین مورد نمیخواهم بحث کنم چون نویسندگان بزرگوار آنقدر نوشتند که برای همه گان کافیست.

 

بنده میخواهم یک موضوع بسیار باریک و مهم رایاد آور شوم  و آن این است که ما باید  در قدم نخست ا صل  احترام را رعایت کنیم. احترام به شخص، احترام به انسان ، احترام بر یک ملت احترام بر یک جامعه احترام به رسوم و عنعنات یک ملت ، احترام به دین و مذهب یک ملت و بالآخره  احترام به زبان، به بیان به گفتار و احترام به لهجه یا گویش یک ملت

اگر ما هر کسی را متعلق به هر قوم و قبیلهء که باشد تحقیر نماییم هویدا است که شخص مذکور مارا بی پاسخ نخواهد گذاشت.

به همین ترتیب جناب محترم خرم صاحب با غیر اسلامی و غیر فرهنگی  خواندن کلمات سچهء فارسی چنین اشتباهی را مرتکب شدند. 

 

میپذیریم که دانشمندان و خبره گان برجسته در هردو زبان داریم که آنها نگهبانان و ترویج کنندگان این زبانها در میان گوینده گان این زبانها میباشند. در چنین حالت استثنایی که در این چند روز اخیر اتفاق افتیده است باید بزرگواران چیز فهم ما جلو هر نوع تخریبات زبانی و فرهنگی را بگیرند و هر کسی را موقع ندهند که به دفاع از یکی از زبان ها برخواسته و زبان دیگری را  آماج دشنام های خویش قرار دهند. ما اگر همه قبول کنیم که آقای خرم سبب این همه تشنج گردیده است پس بهتر است چند نفر از نویسنده گان محترم این موضو ع  را در سطح ملی باهم بنشینند و حل مشکل نمایند تا برای مغرضان موقع سنگ اندازی میسر نگردد.

 

در قسمت اینکه ما دانشگاه بگوییم یا پوهنتون و یا دانشکده یا پوهنخی درین مورد قلم بدستان محترم در هر دو زبان پشتو و فارسی مقالات زیاد نوشتند که در سایت های انترنیتی در دسترس همگان قرار دارد.

ولی نکتهء اساسی درینحاست که آیا همهء نویسندگان محترم خالصانه مینویسند و نقد میکنند؟

و اگر همه صادقانه ننویسند و کسانی هم باشند که آب در آسیاب دشمن بریزند پس درینصورت وطیفه، هر افغان است که جلو چنین اشخاص را با نوشتار صلح آمیز خویش بگیرند. نا گفته نباید گذاشت  چنین اشخاص مغرض هم بنام پشتو زبان و هم بنام فارسی یا دری زبان میتوانند ظاهر گردند و طرف دیگر را تحقیر نموده با نوشتن و یا گفتن کلمات بیهوده سبب رنجش آنان گردد چون در هردو صورت که هدف شان تخریب وحدت ملی است  و وظیفهء ننگین خویش را انجام میدهند.

ایشان اگر بمیرند یا بمانند ولی نوشته هایشان دست بدست برای مردم میرسد و اکثرا آگاهانه و یا غیر آگاهانه زیر تاثیر این نوشته ها و یا آثار ایشان رفته کمر کینه ورزی با زبان دیگر بسته و دشمنی را آغاز مینمایند بدون اینکه نفع و ضرری متوجه وی و یا زبان وی شده باشد

 

بنده به این باور هستم که چنین طرز دید که سبب رنجانیدن گوینده گان یک زبان چه فارسی باشد چه پشتو و یا کدام زبان دیکری خطرناک تر از حملات انتحاری که درین اواخر معمول است میباشد. چون یک انتحار کننده با انفجار دادن خویش هم خویش را نابود میکنند و هم دشمن خویش را؟ و داستان را خاتمه میبخشد

اما یک اثر و یا یک نوشته سالهای دراز حتی بعد از درگذشت نویسندهءآن در دسترس مردم باقی میماند.

مگر با تاسف که نویسندگان بی مسولیت و شررانداز با ارزیابی نادرست خویش یک قوم بزرگ را در مقابل قوم بزرگ دیگر به سنگردشمنی مینشاند. و این کاملا معمول است که مردم از بزرگان و نویسنده گان خود پیروی مینمایند و آنها محافظین فرهنگ خویش میدانند چون همین هااند که برای مردم می آموزانند که زبان چیست ، فرهنگ چیست، دوست کیست و دشمن کیست.

چون چشم امید همه بسوی نویسندگان و علمای محترم میباشد. و اگر ایشان مسءولیت خویش را درک نکنند و بگذارند که  هر کس هر چه دلش خواست بگوید و یا بنویسد بدون در نظرداشت اینکه آیا از موضوع  میتواند درست تحلیل نماید یا خیر و یا اهدافش مغرضانه است و یا مخلصانه؟

 

پس آخر کار چه میشود؟؟

چه خوب گفتند « قصاب اگر زیاد شد گوسفند حرام میشود»

 

به امید اتحاد ، کامیابی و پیروزی ملت غیور افغانستان

و من الله التوفیق

 

آمستردام

۱۴ فبروری ۲۰۰۸

۱۴-۰۲-۲۰۰۸

 

 

 

 

 

 

 

 

 


February 17th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات